ترور پریگوژین نتیجه این بود که رئیس واگنر قراردادی را که با پوتین برای بقای خود منعقد شده بود، زیر پا گذاشت.
نوشته دیمیتری آلپروویچ، کارشناس روسیه و یکی از بنیانگذاران و رئیس اندیشکده ژئوپلیتیک Silverado Policy Accelerator، مستقر در واشنگتن دی سی.
هنگامی که یوگنی پریگوژین، رهبر گروه مزدور واگنر، تهیه کننده غذا و سارق محکوم، در کنار دیگر رهبران واگنر در ۳۰ مایلی جنوب شرقی والدای، اقامتگاه مورد علاقه رئیس جمهور روسیه در کنار دریاچه، ولادیمیر پوتین، با مرگ آتشین خود مواجه شد، بیشتر آنها تصور میکردند که این انتقام مورد انتظار رئیس جمهور روسیه برای شورش تابستان امسال پریگوژین بود؛ اما دلایل واقعی برای آنچه که تقریباً به طور قطع یک ترور بود و پیامدهای این قتل برای ثبات رژیم، احتمالاً کاملاً متفاوت است.
با توجه به اینکه شورش پریگوژین، با وجود آن که به سرعت از بین رفت، برای پوتین تحقیرآمیز به نظر میرسید، این ایده وسوسهانگیز است؛ اما به وقایع از آن زمان به بعد نگاه کنید.
بیشتر بخوانید
انگیزه انتقام با بخشش آشکار پوتین از پریگوژین در معامله عجیبی که در ژوئن انجام شد، ناسازگار است، زمانی که در ازای عفو، پریگوژین موافقت کرد که ستون زرهی خود را که به سمت مسکو حرکت میکرد، عقب بکشد، سربازانش را خلع سلاح کند و به بلاروس تبعید شود.
در عوض، با قضاوت بر اساس سوابق پرواز جت شخصی پریگوژین و مشاهده حضوری در سرتاسر سنپترزبورگ، مسکو و آفریقا، او همه کارها را انجام داده بود، اما در ویلایی مینسک اقامت گزید.
پریگوژین و پوتین هر دو در دهه ۱۹۹۰ آشفته و پر هرج و مرج به ثروت و قدرت رسیدند. آن زمان، زمان رازبورکی بود – رویاروییهای باندبازی، جایی که اختلافات بر سر غنایم قدرت با مونتاژ خشونت حل میشد.
بمبگذاریها و تیراندازیهای قراردادی الیگارشیها، بازرگانان رقیب، سیاستمداران و شخصیتهای جنایتکار سازمانیافته یک اتفاق عادی در خیابانهای شهرهای بزرگ روسیه بود. ثروتمند بودن در روسیه کاری ذاتاً خطرناک و کشنده بود.
بخشی از جذابیت پوتین برای نخبگان روسیه، خواه آنها جنایتکار، تاجر یا سیاستمدار باشند، این بود که او به این خشونت پایان داد یا حداقل سقف آن را محدود کرد.
بیشتر بخوانید
در واقع، از سال ۲۰۲۱، میزان قتل در روسیه از آغاز دوره ریاست پوتین تقریباً ۷۶ درصد کاهش یافته است. مناقشات را میتوان به طور غیر کشنده با سیستمی که پوتین ایجاد کرد حل و فصل کرد، نه با شلیک گلوله به لیموزین.
دشمنان رژیم، مانند روزنامهنگاران، عادلانه بازی میکردند، اما گانگسترهایی که به طور رسمی یا غیر رسمی قدرت را در دست داشتند، محافظت میشدند.
به پریگوژین پس از شورش ناموفق خود این فرصت داده شد تا طبق آن قوانین بازی کند. امتناع و پایان وحشیانه او ممکن است به معنای بازگشت به دوران رقابتهای خونین باشد.
جدا از طرد شدن توسط رئیس جمهور روسیه، به گفته خود پوتین، تنها یک هفته پس از شورش مسلحانه با او در کرملین ملاقات کرد.
در ماه ژوئیه، پریگوژین عکسی از خود در حال شرکت در نشست رهبران آفریقا که توسط کرملین سازماندهی شده بود در سنپترزبورگ، جایی که پوتین با حضور ۱۷ رئیس دولت در دادگاه برگزار کرد، منتشر کرد که به سختی نشانهای از فرار مردی از اطلاعات روسیه است.
این نظریه که رئیسجمهور روسیه به سادگی سعی میکرد رهبر واگنر را قبل از دستور قرار دادن بمب در هواپیمای خود به آرامش برساند، نیز غیرمنطقی است.
کرملین فرصتهای زیادی داشت تا دستور مرگ پریگوژین را طی دو ماه گذشته طی سفرهای آزاد او در سراسر روسیه صادر کند.
بیشتر بخوانید
مطمئن باشید، انتقام میتواند یک غذای سرد معروف باشد؛ اما این برای پوتین بدون هزینه نبود که ظاهراً نظر خود را تغییر دهد و تعهدات خود در مورد امنیت پریگوژین را لغو کند.
پوتین که نتوانست واگنر را در جریان «راهپیمایی عدالت» در مسکو نابود کند – و مقامات کیف اطلاعاتی را با من در میان گذاشتند که نشان میداد خلبانان جنگی روسی از پیروی از دستورات شلیک به شورشیان خودداری کردهاند – با عفو پریگوژین موافقت کرد تا به قیام پایان دهد؛ و امنیت او را به طور عمومی تضمین کرد.
بازی کردن با این تصمیم احتمالاً نه تنها میل به پایان دادن سریع و با تخریب محدود به این قسمت شرمآور بود، بلکه اعتقاد به این بود که نیروهای واگنر – تنها کسانی که توانایی فتح سرزمین اوکراین را در سال جاری نشان دادهاند – برای جاهطلبیهای امپریالیستی کرملین در آینده میتوانند مفید باشند. قیمت معامله صرفاً وعدهای بود برای ناپدید شدن پریگوژین در گمنامی.
در حالی که پوتین مطمئناً به طور معمول به جامعه جهانی، مطبوعات و افکار عمومی روسیه دروغ میگوید، انجام این کار با یک نخبه در سیستم قبیلهای و مافیایی دولت روسیه بسیار مهمتر است.
دیگر نخبگان امنیتی و الیگارشیها ممکن است به این فکر کنند که آیا خودشان میتوانند قربانی فریب مشابهی شوند و آیا هرگز میتوان به سخنان پوتین اعتماد کرد.
حکومت الیگارشی نانوشته دوران پوتین این است: تا زمانی که غنایم دستاوردهای خود را با مقامات در قدرت تقسیم میکنید، در هر چیزی که از شما خواسته میشود به خواستههای کرملین پایبند باشید و در فعالیتهای سیاسی غیرمجاز شرکت نکنید، سیستم از شما مراقبت خواهد کرد، امنیت شخصی را تأمین میکند و از غنیسازی مداوم شما اطمینان میدهد.
عواقب شکستن این آیین مقدس برای پوتین میتواند به معنای از بین رفتن اعتماد و حمایت نخبگان باشد.
نشانه دیگری که نشان میدهد پریگوژین به عنوان خائنی که به خاطر خیانت خود مستحق مرگ بود تلقی نمیشد، واکنش اعضای کلیدی نخبگان روسیه به مرگ او است.
الکسی دومین، محافظ سابق پوتین و فرماندار فعلی منطقه تولا و جانشین احتمالی وزیر دفاع که اغلب از او نام برده میشود، اعلام کرد که پریگوژین «یک میهن پرست واقعی است که کارهای زیادی برای کشورش انجام داده است و میهن او را به خاطر آن به یاد خواهد آورد».
او حتی تا آنجا پیش میرود که درباره رهبران مرده واگنر اعلام میکند که «خائن نیستند». رمضان قدیروف، رئیس قدرتمند چچن و وفادار به پوتین، گفت که مرگ پریگوژین «ضایعه بزرگی برای ملت» است.
اگر پریگوژین به دلیل عدم وفاداری حذف میشد، این تمجید از نخبگان اصلی قدرت کرملین بعید بود.
دلیل اینکه پریگوژین میتوانست بهطور جدی برای قیام مسلحانهاش بخشیده شود، این است که اقدامات او برای به چالش کشیدن موقعیت پوتین در قدرت نبود.
درعوض، پریگوژین به طرح سرگئی شویگو وزیر دفاع برای انحلال شرکتهای نظامی خصوصی مانند واگنر و قرار دادن آنها در زیر مجموعه نیروهای مسلح روسیه اعتراض میکرد – البته با ستونهای زرهی که چندین هلیکوپتر و یک هواپیمای فرماندهی و کنترل نیروهای هوافضای روسیه را سرنگون کردند، شورش پریگوژین برای جایگزینی رهبر کرملین نبود.
این در مورد حفظ کنترل نیروهای مزدور خود و فرصتهای بسیار سودآوری بود که آنها برای او فراهم میکردند. کل قیام عملاً یک مناقشه تجاری در میان نخبگان روسیه بود – یکی که منجر به ضرب و شتم جنایتکارانه شد.
توضیح محتملتر برای اینکه چرا پوتین در نهایت دستور قتل را صادر کرد این است که این پریگوژین بود، نه پوتین که به توافق ژوئن خود با میانجیگری الکساندر لوکاشنکو، رئیسجمهور بلاروس بازگشته بود.
گفته یا ناگفته، واضح است که توبه برای اقدام شورشی پریگوژین این بود که از شورشگر خواسته شود تا بسیاری از امپراتوری تجاری وسیع خود را رها کند و به دوستان کرملین اجازه دهد تا بخشهای مختلف آن را در اختیار بگیرند.
و در ابتدا طبق توافق پیش رفت. پریگوژین سازمانهای رسانهای تبلیغاتی خود را تعطیل کرد – از جمله مزرعه بدنام ترول آژانس تحقیقات اینترنتی که مداخله آن در انتخابات ایالات متحده باعث شده بود علیه پریگوژین توسط وزارت دادگستری کیفرخواست صادر شود.
او همچنین از سربازان واگنر خود خواست که سلاحهای سنگین خود را به ارتش روسیه بازگردانند و طبق گزارشها، قراردادهای پذیرایی خود را با وزارت دفاع روسیه فسخ کرد.
اما یک بخش از علایق تجاری مهم او وجود داشت که او حاضر به رها کردنش نبود – عملیات امنیتی و معدنی او در آفریقا.
برای نزدیک به یک دهه، واگنر در سراسر قاره برای ارائه کمکهای امنیتی، آموزش و پشتیبانی گاه به گاه کودتا (و شکنجه و کمپینهای کشتار ترور) در مالی، جمهوری آفریقای مرکزی، سودان، موزامبیک، لیبی و چاد فعالیت میکرد.
در عوض، پریگوژین منافع معدنی ارزشمندی را برای منابع طبیعی منطقهای مانند طلا، الماس، نفت و گاز برای خود قفل کرد.
در سفر اخیرم به کیف، مقامات دولتی اوکراین به من اطلاع دادند که آنها اطلاعاتی دارند که نشان میدهد پریگوژین تنها از این تلاشها بیش از ۴ میلیارد دلار طلا جمعآوری کرده است.
اما پوتین پس از شورش واگنر تصمیم گرفت که زمان آن رسیده است که پریگوژین از این راکتهای حفاظتی مزدور دست بردارد – و زمان آن رسیده است که آژانس اطلاعات نظامی روسیه، GRU و دیگر شرکتهای نظامی خصوصی وابسته به رژیم مانند Redut، آنها را تصاحب کنند. در حالی که پریگوژین مجازات میشد، به اعضای قابل اعتمادتر دولت امنیتی پاداش داده میشد.
همانطور که وال استریت ژورنال اخیراً گزارش کرده است که پوتین شخصاً به رئیس جمهور آفریقای مرکزی گفته بود که زمان پایان دادن به روابط خود با پریگوژین فرا رسیده است و وزارت دفاع روسیه هیئتی را نزد قدرتمندان آفریقایی فرستاده بود تا به آنها بگوید که از این پس باید مستقیماً با دولت روسیه تعامل کنند.
اما ظاهراً پریگوژین از پذیرش این اشاره خودداری کرد. در عوض، در آخرین روزهای زندگی، او در حال عبور از آفریقا بود – از بانگوی، پایتخت جمهوری آفریقای مرکزی، به باماکو، پایتخت مالی میرفت.
هر جا که میرفت، در جلسات خصوصی و ویدئویی که بعداً در کانال رسانه اجتماعی تلگرام خود منتشر کرد، اصرار داشت که واگنر به حضور و حمایت خود از این رهبران آفریقایی ادامه خواهد داد.
او به فرماندهان متحدش در سودان که از معدن سونگو در دارفور طلا آورده بودند، گفت: «به طلای بیشتری نیاز دارم».
این اقدامات سرکش باید پوتین را خشمگین کرده باشد. در مداحی پخش تلویزیونی پس از مرگ پریگوژین، پوتین از او به عنوان یک «تاجر با استعداد» یاد کرد که مرتکب «اشتباهات جدی در زندگی» شده است، اما او همچنین به جزئیاتی عجیب و به ظاهر نامتناسب از معاملات تجاری پریگوژین پرداخت.
در آفریقا – تنها اشاره خاص به امپراتوری تجاری گسترده الیگارشی – و مشارکت او در «نفت، گاز، فلزات گرانبها و سنگهای آنجا».
از دیدگاه پوتین، پریگوژین، به جای اینکه فرصتی برای بخشش و ناپدید شدن در فراموشی داشته باشد، مغرور بود تا به مخالفت با خواستههای پوتین ادامه دهد.
بخشش دیگری وجود نداشت و در کار نخواهد بود. یک بار دیگر، پریگوژین با گستاخی یک اختلاف تجاری با پوتین و دیگر نخبگان روسیه را اشتباه محاسبه کرد و منجر به مرگ او شد.
به نظر میرسد دیگران نیز اشتباهات مشابهی را مرتکب شدهاند. فشار بر سیستم ناشی از تهاجم ناموفق پوتین به اوکراین به معنای تشدید خشونت است، البته برای اکثر آنها به شیوهای کمتر زرق و برق دار.
با وجود پول بسیار کمتر، پارانویای امنیتی فزاینده و توخالی شدن دولت که به شدت در معرض شکستهای نظامی قرار گرفته است، رقابت از دهههای گذشته مرگبارتر است. تنها در سال جاری، علاوه بر پریگوژین، ۱۶ تن از چهرههای برجسته تجاری و مقامات دولتی روسیه به دلایل مختلفی مانند افتادن از پنجره، مرگ چند روز پس از تشخیص سرطان، تصادفات رانندگی، غرق شدن، خودکشی و حتی زنده زنده سوزاندن جان خود را از دست دادند.
اکنون میتوانیم ترور پریگوژین و هواپیمای متلاشی شده او در آسمان را به این فهرست طولانی اضافه کنیم.
رازبورکی و درگیریهای درونی نخبگان پس از بیش از ۲۰ سال ثبات توسط پوتین به روسیه بازگشتهاند و با آنها این احتمال افزایش مییابد که روسیه بیشتر و بیشتر به هرج و مرج تبدیل شود که میتواند روزی تسلط پوتین بر قدرت را به خطر بیندازد.
منبع: Foreign Policy
ترور پریگوژین ترور پریگوژین ترور پریگوژین ترور پریگوژین ترور پریگوژین ترور پریگوژین ترور پریگوژین ترور پریگوژین ترور پریگوژین ترور پریگوژین ترور پریگوژین ترور پریگوژین ترور پریگوژین ترور پریگوژین ترور پریگوژین ترور پریگوژین ترور پریگوژین ترور پریگوژین ترور پریگوژین ترور پریگوژین